علی اصغر غفاری عضو ودبیر انجمن ادبی کوهمره
زبس که شعرهای ناب دارد ناز چشمانت
هوای حافظیه دارم و شیراز چشمانت
چه رازی هست در نازت که میسوزد دلم هردم
میان آتش دلتنگی واهواز چشمانت
نه تنها من تمام شاعران شهر می کوشند
که مضمونی بسازند از شکوه راز چشمانت
بنان وخسرو آواز ایران و موذن ها
به تاری شور می گیرند از شهناز چشمانت
«چنان پرشد فضای سینه از»نارنج خوشبویت
که هرکس ریخت شعرش را به پا انداز چشمانت
شراب تلخ خلاری هوایم قصرالدشتی کرد
نشد اما که یک لحظه شوم دمساز چشمانت
همه شوریده های شعر می شورند تا لختی
به دیداری شوند آیینه ی همراز چشمانت
دخیلی بسته انگاری کبوترهای احساسم
برآن شاه چراغ خفته در اعجاز چشمانت
سرودی باگل پیراهن و نارنج تک بیتی
تمام شهر را کردی غزل پرداز چشمانت
بهار آمد ،پرستوها که رقصیدند حس کردم
که بغض «یا کریمی»مانده در آواز چشمانت
علی اصغر غفاری
فایل صوتی اثر با صدای استاد غفاری :
