کوهمره شاخه ای از قوم بزرگ پارس میباشد.
کُهمَره یا کوهمَره نام سه منطقه در استان فارس است. حدود کوهمره از شیراز تا کازرون و جنوب به فراشبند و فیروزآباد میرسد. مردمان این مناطق از ایلات مستقل و پارس نژاد استان فارس هستند. ایل کوهمره که به سه منطقه تقسیم میشود که شامل کوهمره سرخی، کوهمره نودان و کوهمره جروق هستند. از لحاظ جمعیت و وسعت، کوهمره سرخی بزرگترین آنها است. کل کوهمره شامل بالغ بر صد و بیست روستا می باشد.
زبان:
بررسی آواشناختی و اِرگاتیوبودن(کهنه بودن) گویش کوهمره نشان می دهد که گویش مردم کوهمره شاخه ای از پارسی پهلوی (زبان حاکم بر پارس در زمان ساسانیان) است که با زبان لارستانی شباهت دارد.
اما این گویش خاص کوهمره بوده و فقط کوهمره ای ها با آن گویش سخن میگویند همچنین گویشی کاملا مستقل میباشد و خودش سرشاخه است، که از زبان پارسی پهلوی یا پارسی میانه گرفته شده است.
در زمان های قدیم گویش هایی که فارسی دری یا نو نبوده را پهلوی مینامیدند همانند گویش کوهمره که گویشی دست نخورده، اصیل و قدیمی است را پهلوي مینامند، زبان مردم کوهمره پارسی میانه یا (پهلوی ساسانی) میباشد.
اگر بخواهیم گویش کوهمره ای را طبقه بندی کنیم پارسی میانه به سه دسته اِرگاتیو، غیره اِرگاتیو، فارسی کلاسیک تقسیم میشود
اِرگاتیو:
به گویش هایی گفته میشود که کهنه بودن خود را حفظ کرده مانند گویش کوهمره که پتانسیل کهنه بودنش را حفظ کرده است.
غیره اِرگاتیو:
به گویش هایی گفته میشود که کهنه بودن خود را از دست داده است مانند لری که پتانسیل کهنگی خود را از دست داده است
فارسی کلاسیک:
همان گویش دری یا نو گفته میشود.
نتيجه : گویش اصیل و دست نخورده کوهمره از گویش های اصیل استان فارس میباشد که همچنان پتانسیل کهنه بودنش را حفظ کرده است و از گویش های به اصطلاح غیره اِرگاتیو(مانند لری) قدیمی تر و کهنه تر میباشد.
گویش کوهمره ای خود دارای لهجه های مختلفی است که از مهم ترین آن میتوان به لهجه های دوسیرانی، جروقی، کنده ای، پاپونی ، نودانی، بورنجانی، گرگدانی،سمغانی،بولحیاتی، سرخی، لهجه ی کوهمره سرخی، لهجه کوهمره نودان، شورابی، و شامل تمامی روستاهای کوهمره هس که با عنوان گویش کوهمره ای صحبت میکنند.
در منطقه کوهمره روستاهای چکک، پیرسبز، تره دان این روستاها در اصل کوهمره ای نیستند و لر هستند که از مناطق دیگر وارد کوهمره شده اند و زبانشان با کوهمره فرق دارد، اما سایر روستاها همه کوهمره ای و پارس نژاد میباشند و با گویش خاص، اصیل و قدیمی با نام کوهمره ای صحبت میکنند،که برگرفته از زبان پهلوی میباشد.
نژاد:
در دوره ساسانیان طوایف پارس نژاد به پنج رَم تقسیم میشده که در این میان کوهمره با نام رَم دیوان مشهور بوده است و یکی از پنج ایل مهم ساسانی به شمار میرفته است، رَم کلمه ای ایرانی که بعد ها واژه ترکی ایل رواج پیدا کرد، رَم به معنی همان ایل میباشد و دیوان به این معنی بوده که مالیاتی که در منطقه کوهمره گرفته میشده صرف دیوان میشده است، ایل کوهمره شاخه ای از قوم پارس میباشد.
طوایف پارس به کردان پارس هم معروف بودند همانند برخی ایلات اما کرد معنای امروزی را نداشته است و به معنی قومیت نبوده و واژه کرد آن زمان به معنی عشایر بوده است.(کرد واژه ای ایرانی که در گذشته به عشایر گفته میشده و بعد ها واژه عشایر که ریشه ترکی دارد رواج پیدا کرده است).
بنا به اظهار مؤلف فارسنامه ناصری، در سال هجدهم هجری در زمان خلافت خلیفه دوم، سپاه اسلام به سرداری عثمان ابن ابی العاص، پس از فتح کازرون و شیراز، مردم کوهمره را به پرداخت جزیه وادار نمود. گزارش دیگری حاکی است که در سال ۸۳ هجری، کردان فارس (اهالی کوهمره)، علیه حجاج بن یوسف ثقفی خروج کردند و با حمایت ازسردار یاغی او، عبدالرحمن بن محمد الاشعث کوفه را تصرف نموده و بر سراسر فارس، مستولی شدند. در سال ۱۲۹ قمری توان آن را داشتند که با خوارجی که منطقهشان را محاصره کرده بودند، نبردی سخت کنند. بنا به گزارش ابواسحق ابراهیم اصطخری در کتاب مسالک و ممالک، در فارس ۵ رم (رم به معنی اجتماع به مردم) وجود داشته است که یکی از این روم ها، رم حسین صالح یا رم دیوان نام داشته است. این رم، از مشرق به کوره اردشیر خوره و از غرب، به کوره شاپور خوره، محدود می شده است. ابن بلخی نیز از پنج طایفه در ناحیه یاد شده، نام می برد که یکی از آن ها، طایفه شکانیان نام دارد. مورخان سده های اولیه اسلامی، نام رود قره آغاچ کنونی را که از کوهمره سرخی می گذرد، نهر شکان نامیده اند. عبداله شهبازی، با توجه به قرائن و شواهد و داده های تاریخی، به این نتیجه می رسد که رم دیوان، در منطقه بوده است که امروزه، به کوهمره شهرت دارد. به هر ترتیب، به این نام تا دوران معاصر باقیمانده و بخشی از کوهمره، به آن موسوم شده است. انطباق داده های تاریخی و جغرافیایی طبیعی و قبیله ای فارس، تردید باقی نمیگذارد که منطقه کوهمره، همان رم دیوان یا حسین صالح اواخر ساسانی و سده های اولیه اسلامی است. در سده چهارم هجری، مهتر ایشان، آزادمردبن کوهستان کرد بوده است و این منطقه، همواره عرصه تنازع و ستیز دولت های محلی باشبانکاران بوده است. شایان یادآوری است که قدیمی ترین سندی که این منطقه را به نام کوهمره نامبرده، روزنامه ملاجلال منجم، در ذکر وقایع سال ۹۹۸ هجری، در زمان شاه عباس اول صفوی است. -نژاد: براساس یافته های آماری مرکز آمار ایران، در سراسر خاک پهناور ایران، ۳۱ ایل بزرگ زندگی می کنند. از میان این ایل ها، تنها ایل کوهمره درفارس و دو ایل قره داغ و ارسبارانی در خطه آذربایجان و گیلان، دارای نظام قبیله ای و طایفه ای هستند. طوایف ساکن در کوهمره ثلاث (نودان، جروق و سرخی)، گرچه از هویت قومی و نژادی خود آگاهی دارند، اما زندگی درانزوا و احاطه شدن از سوی اقوام دیگر و عوارض طبیعی و جغرافیایی منطقه، موجب گردیده است تا آنان در سده های متمادی، نسبت به هویت قومی و فرهنگی خود، تا اندازه ای بیگانه گردند با اینکه دارای هویت قومی و نژادی مشترک هستند ترجیح دهند که خود را با عناوینی جغرافیایی مانند نودانی، جروقی یا سرخی مشخص کنند. افزون بر آن، نبود راه ارتباطی نزدیک میان ساکنان سه کوهمره، موجب فاصله و احساس بیگانگی آنان به یکدیگر شده است.
1:پوشش لباس مردان کوهمره :
لباس مردان کوهمره تا پیش از تغییر پوشاک در ایران ارخالِق بود.به جای جوراب از پاپیچ استفاده میشد و مَلِکی (گیوه) نیز نقش کفش را داشت.
2: لباس زنان کوهمره :
لباس زنان کوهمره که تاکنون نیز استفاده میشود شامل پیراهنی بلند و دامنی پر چین به نام «تومبون» میباشد. «چارقد» نیز به عنوان پوشش سر استفاده میشود. در زمستان روی پیراهن پوششی آستردار به نام کُردین به تن میکنند تا از سرما محفوظ بمانند. زنان ایل گیسهایشان را نیز میبافند و به پشت سر میاندازند.
3: موسیقی :
ساز و نقاره و نی ابزارهای نواختن معروف ایل کوهمره هستند که در مراسم ازدواج و حتی سوگواری از آنها استفاده میشود.
بهترین و متداولترین نوع موسیقی در ایل کوهمره ساز و نقاره میباشد که در عروسیها و ختنه سوریها از ساز و نقاره استفاده میکنند و بهترین و جالبترین ریتم ساز و نقاره آوای جنگنامه است که مردان همراه با آن نوا تَرکه بازی میکنند و زنان و دختران همراه نوای چوپی در لباسهای هزار رنگ ایلی میرقصند. موسیقی ایلها در عین شادی آفرینی ریتمهای خاصی هم دارند که بیانگر درد آنهاست. مثلاً در هنگام مهاجرتهای ایلی یا تبعید مردان ایل بوسیلهٔ حکومتها نواها و نغمههای سنگین و گریه آوری نواخته میشدند. این نوع آرامشها در بعضی مراسم تدفین یا عزاداریهای مذهبی مثل محرم نیز اجرا میشوند .
4: رقص های محلی در ایل کوهمره :
لباس بانوان کوهمره
در ایلها بهخصوص در ایل کوهمره ، دو نوع رقص مرسوم و متداولترین است که یکی مربوط به مردان و دیگری منحصر به زنان است.
در عروسیها هنگام تَرکهبازی نوازندگان ریتم و نوای خاصی را اجرا میکنند که به آن «جنگنامه» میگویند. در تَرکه بازی دو نفر به میدان میآیند، یکی از آنها ترکهای محکم به دست میگیرد و دیگری پایهای برمیدارد. این دو همراه نوای جنگنامه چند دور میرقصند. سپس صاحب ترکه حمله را شروع و پایه دار دفاع میکند. صاحب ترکه برای برنده شدن باید از زانوی رقیب به پایین را با ترکه بزند. پس از آن که ترکه را زد، ترکه و پایه را با هم عوض میکنند و رقص و حمله و دفاع دوباره شروع میشود.
پس از یکی دو ساعت چوب بازی، نوبت رقص زنان و دختران ایلی است که در لباسهای ایلی همراه نوای چوپی (ریشه این واژه از واژه پارسی چاپ به معنای رقص گرفته شدهاست) به صورت دایره وار در حالیکه دستمالهای رنگین را در دست تکان میدهند رقص را شروع میکنند.
جمعیت ایل کوهمره :
بالغ بر چهارصد هزار کوهمره ای در فارس وجود دارد که تمامی ایشان ساکن سه کوهمره یا مهاجران کوهمره ای در شیراز و شهرستان های دیگر می باشند.
کوهمره ای ها بیشتر در شهر شیراز، فیروزآباد،کوار، میمند، کازرون، کوهچنار، چنارشاهیجان، نورآباد، بوشهر، و اطراف این شهرها همچنین جمعیت انبوهی هم در خود منطقه ی کوهمره ساکن هستند.
اسامی روستاهای کوهمره که از ایل پارس نژاد کوهمره میباشند و به گویش زیبای کوهمره ای صحبت میکنند به شرح زیر میباشند: (کوهمره سرخی، کوهمره نودان، کوهمره جروق همگی زیر پرچم ایل کوهمره با عنوان اتحاد کوهمره بزرگ )
1- درونک – جروق
2- بکک (مَسَرو) (سبوک)- جروق
3- اوبیدَک – جروق
4-بیخَک علیا – جروق
5- مهبودی علیا (ده مهبودی) – جروق
6-مهبودی سفلی (قَلازار) – جروق
7- میانکوهی – جروق
8- بیخک سفلی – جروق
9- مَحسِینی -جروق
10- شِیخی -جروق
11-اسلام آباد -جروق
12-کراچ – سرخی
13- کَرَبَس – سرخی
-کشاورزی (گَچمِردی) -جروق
-چکک-نودان
-تره دان-نودان
-دوسیران-نودان
18-پاپون(علیا)-نودان
19-موردک-نودان
20-گرگدان-نودان
21-تنگ شیب-نودان
22-ابوالحیات-نودان
-دیکانک-نودان
-امامزاده پیرابوالحسن-نودان
بندویه (سرخی)
چنار فاریاب (سرخی)
-گاوکشک علیا-نودان
-گرگنا-نودان
-عبدویی-نودان
-کلانی-نودان
–دشت برم-نودان
-پرک-نودان
-وارک-نودان
-تل نادر-نودان
-اب کره-نودان
-کنده ای-نودان
-بورنجان-نودان
-دردانه-نودان
-پاپون (سفلی)-نودان
-تنگ زرد-نودان
-ماصرم(علیا. سفلی) -سرخی
-دهسرو-سرخی
-سعادت اباد -سرخی
-چنارک-سرخی
-چشمه بردی-سرخی
-بنگر-سرخی
-آبسرد-سرخی
-اسلام اباد-سرخی
-مله گاله-سرخی
-دهنوک-سرخی
-رمقان-سرخی
-فتح اباد-سرخی
-شکفت-سرخی
-جمالی-سرخی
-بگدانه-سرخی
53-مسقان-سرخی
-مورجان-سرخی
-دادنجان-سرخی
-میگلی-سرخی
– سمنگان -سرخی
-امیرآباد-سرخی
-ریچی-سرخی
-کوزرگ-سرخی
-آرندی-سرخی
-گاوکشک سفلی-نودان
-علی آباد-نودان
-چنارفاریاب-سرخی
-بنه زرد (سرخی)
-پرشکفت-سرخی
-کنده ای(ده گاه)-نودان
-بادمدون(پاپون وسطی)-نودان
-باغستان کنده ای (چاتک)-نودان
-شوراب-سرخی
-شکرآباد-سرخی
-دهنو-سرخی
-احمدآباد-سرخی
-عباس آباد-سرخی
-مهدی آباد-سرخی
-وحدت آباد-سرخی
-مورجان (مرگون)-سرخی
-دره-سرخی
-خانه خویس-سرخی
-سمغان-نودان
-دشت ارژن-سرخی
-سرطاوه_جروق
-چکک-نودان
-نرگسزار-جروق
-پریشان-جروق
-هلک-جروق
-دهپاگاه-جروق
-قلات نیلو-جروق
-سی سختی-جروق
-عرب-جروق
-قلعه میرزایی-جروق
-قلعه نارنجی-جروق
-مالکین-جروق
-کوشک باقری-جروق
-تنگا-جروق
-علی آباد -نودان
-ایور – سرخی
-بابایور-سرخی
– شیب جدول-سرخی
– کدنج-سرخی
– حسین آباد-سرخی
– میشوان-سرخی
– چنارسوخته-سرخی
– قنات(کوار)-سرخی
-دارنگون-سرخی
-اسلام آباد-سرخی
-محمود آباد-سرخی
خارکان-سرخی
-بدیگون یا بدیجان بدون سکنه-سرخی
-قلعه چوبی-سرخی
-بهاره-سرخی
-دره دریا-سرخی
-سبوک-سرخی
– نجف اباد،سرخی
همدم اباد،سرخی
چنارشاهیجان(نودان)
همت آباد (سرخی)
دهدار (سرخی)
.خبره(سرخی)
کره داشی(سرخی)
خیرآباد(سرخی)
.گیاهزار(سرخی)
دارنگون(سرخی)
دارنجان(سرخی)
دهدار، جیحونی(سرخی)
خان زنیان(سرخی)
پیرسبز(نودان)
انارمهر(سرخی)
.نودان
بیروکان(سرخی)
گرگدان (نودان)
اتحاد #کوهمره_بزرگ
نظرات 2