در روستای مورجان از توابع کوهمره سرخی متولد شد .در سن هشت سالگی روانه مدرسه گردید و دوران ابتدایی را در دبستان روستای مورجان با موفقیت به پایان رسانید .به علت عدم وجود مدرسه راهنمایی در روستای مورجان برای ادامه تحصیل عازم شیراز شد و در شیراز به تحصیل ادامه داد . دوران تحصیلی عزیز علی مصادف با انقلاب اسلامی ایران بود در تظاهرات دانش آموزی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت می کرد تا این که اعتصابات شروع شد و مدارس نیز اعتصاب کردند در مدت اعتصاب به روستا برگشته و تبلیغات خود را بر علیه رژیم شروع کرد. تا این که انقلاب پیروز شد و اعتصابات پایان یافت و او دوباره برای ادامه تحصیل به شیراز رفت و تحصیلات خود را ادامه داد تا این که در سال ۱۳۵۹ خوانین وارد منطقه کوهمره سرخی شدند و در آنجا سکونت گزیدند . عزیز علی وظبفه خود دید آرام ننشیند و مردم را از توطئه خوانین باخبر سازد به همین منظور سعی بر این داشت که با نوشتن شعارهای انقلابی و اسلامی بر روی در و دیوارهای خانه ها و کوه های کوهمره مردم را از توطئه آنان آگاه سازد . در هر فرصتی که پیش رو داشت به خرید و توزیع پوستر بین مردم در روستای محل سکونتش اقدام می نمود . مردم که از عواقب این تبلیغات می ترسیدند و هر آن ممکن بود خوانین با این موضوع برخورد کنند و دست به اقدامی بزنند او را از این کار نهی می کردند .
عزیز علی این را می گفت : که به غیر از این که مرا می کشند آیا کار دیگری می توانند بکنند .
ایشان علاقه زیادی به انقلاب اسلامی داشتند .
همیشه می گفت : که من باید به جبهه بروم و شهید بشوم تا محل ما هم در این فیض بزرگ سهمی داشته باشند .
سرانجام در تاریخ ۲۷ مهر سال ۶۱ با اعزام به جبهه اولین تجربه را در میدان نبرد کسب کرد .
از مهمترین دلیل اعزامش به جبهه پاسخ دندان شکن به کسانی را می داند که برای جلوگیری از کار خیر جوانان را از رفتن به جبهه باز می دارند.
در جبهه عین خوش مرحله اول عملیات محرم در ماه پیروزی خون بر شمشیر در سن ۱۹ سالگی وقتی که آفتاب به وسط آسمان رسیده بود و ظهر تمام دشت را پوشانده بود بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به خیل عظیم شهداء پیوست .
